رهاسادات  رهاسادات ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
رونیا ساداترونیا سادات، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

نفس های مامان و بابا رها و رونیا

تدارکات عید از زبان رها

سلام بچه ها این روزها سر مامان جونم خیلی شلوغه ، تقریباً هر روز بعداز ظهر ها با مامانم  به بازار میریم ، آخه نزدیک عیده و مامان جون می خواد برای من لباس خوشکل بخره ، بعد از چند روز گشت در خیابانها ، بلاخره مامان خوشکلم یک پارچه خوشکل قرمز رنگ خرید ، فکر کنم می خواد یک سارافون  با یک پالتو خوشکل درست کنه فکر کنم تو اون لباس خیلی ناز بشم ، البته به قول مامانم ناز که هستم ! ! نازتر می شم   هر روز که بابام میخواد بره مغازه ، من هم تا دم در دنباش می روم ، آخه من حوصلم توی خونه سر میره و می خوام برم بیرون ، این روزها خیابونها خیلی شلوغه و من خیلی کیف می کنم که این همه بچه و مامان و...می بینم البته ب...
26 بهمن 1391

کارهای جدید رها در 16 ماهگی

عزیز خانم ما خیلی با نمک شده و کلمه های بیشتری رو ادا می کنه مثلاً وقتی بهش می گم : بابایی کجا رفته می گه دَ دَ  دختر من کیه ؟ دستاشو به سینه اش می زنه و میگه من من من   ناز بابایی کیه : من من من غذا می خوری ؟  نه نه هاپو چی می گه : هو هو بع بعی میگه : بع وقتی چیزی رو گم می کنه : نیسته یا کو کو مادرجونش می گه روزی چند بار شال و کلاهشو سر می کنه و می گه بریم دَ دَ عاشق حمومه ، چند روز پیش داشت لباساشو در می آورد و کنار حموم وایساده بود و می گفت حما ، حما تلفن رو میگیره و مرتب بابا ،بابا می گه و راه میره و پیش خودش حرف می زنه لباسها رو از داخل کشوها در میاره و میره داخلش می شینه !! ...
21 بهمن 1391

فرهنگ لغت از زبان رها

سلام به همه دوستان ،    این هم فرهنگ لغت دختر گل ما یخچال : آغشال تخم مرغ : کاکا خیار : کاکا موز : موز حمام : حما نون : نون گل : گٌ مو : مو      (وقتی یک لاخه مو می بینه ، دستش می گیره و میگه مو مو ) پاهاشو میاره و میگه اَتَ یعنی اتل متل کف دستشو میاره و میگه لی لی یعنی لی لی حوضک    
21 بهمن 1391

امان از غذا نخوردن رها جیگر

سلام دختر گل ما چند وقتی است که جزء شیر مامانیش ، چیز دیگه ای نمی خوره ، خیلی براش نگرانیم ، آزمایش هم ازش گرفتیم سالمه ، نمی دونم چشه ، امروز باز دوباره می خوایم ببرمش دکتر ، بچه ها جون ، دعا کنید دوستتون هر چه زودتر غذا بخوره تا مامان و باباش از نگرانی دربیان
3 بهمن 1391
1